ما بدون اینکه آگاه
باشیم در انتخاب همسر تا حد زیادی دنبالهرو معیارهای فرهنگیمان هستیم. فرهنگ ما
آنقدر در رگ و پی ما ریشه دوانده است که حتی اگر به آن انتقاد هم داشته باشیم، نمیتوانیم
تاثیر آن را در انتخابهایمان نادیده بگیریم. بیشتر ما در جستجوی معشوقی هستیم که
سنش به ما نزدیک باشد؛ از نظر زیبایی، تحصیلات، سطح اقتصادی- اجتماعی و مذهبی شبیه
خودمان باشد و در ضمن خیلی هم کوتاهتر یا بلندتر از ما نباشد!
همین معیارهای اولیه تعداد زیادی از افراد را از دایره انتخاب ما خارج میکند. هر
چند بیشتر ما انتظاری بیش از این داریم؛ میخواهیم طرفمان در عین حال زیبا، گرم و
اجتماعی و باهوش هم باشد، شبیه ما فکر کند و گاهی هم بیشتر از اینها.
این آرزوها و خیالپردازیها هرچه که باشد، سرانجام قسمت ما آنهایی میشوند که
بیشتر شبیه ما هستند و در عمل جذب آنهایی میشویم که در بیشتر ویژگیها از ما نه
کمترند، نه بیشتر.
ما درواقع در جستجوی شباهتها هستیم. این شباهتجویی حتی در اختلالهای روانی و
جسمی هم نمود دارد.
مثلا افسردهها گرایش بیشتری به افسردهها دارند.بیشترین مطالعه روی عشق ناشنوایان
انجام شده که بیشتر عاشق ناشنوایان میشوند. این شباهتجویی همیشه یک فرایند اصیل
ذهنی نیست.
دو عامل مخدوشکننده مهم روی آن تاثیر دارند؛ اولی محدودیت اجتماعی است. ما چه
بخواهیم چه نخواهیم، در جامعه محدود به معاشرت با افرادی هستیم که از نظر سطح
اقتصادی- اجتماعی، تحصیلات، محل زندگی و شغل شبیه ما هستند. عامل دوم ترس از
برقراری ارتباط با افرادی است که با ما تفاوت دارند. خیلی وقتها علت گرایشمان به
افراد شبیه خود، نه برآمده از یک میل اصیل درونی بلکه ترسمان از ناشناختههاست.
آنهایی که امنیت روانی خوبی دارند و این اعتمادبهنفس را دارند که در هر حال دوستداشتنی
هستند، بیشتر توانایی شروع رابطه با فردی متفاوت را دارند. اگر احترام متقابل
باشد، این تفاوتها جذابیت بیشتری به معشوق میدهد. باید یاد بگیریم علاقههای طرف
مقابل برایمان مهم بشوند، در موردشان بیشتر بدانیم و به او نشان دهیم علاقهها و
دغدغههای ذهنیاش برایمان مهم است. این رفتار رابطه را رشد میدهد. رابطه عاشقانه
باید به اندازه همنوازی دو ساز، هارمونیک و هماهنگ باشد، نه اینکه هر دو طرف
دقیقا یک قطعه را بنوازند. آنها باید پابهپای هم پیش بروند و یک سوال و جواب
موسیقایی هارمونیک و کاملکننده را خلق کنند.
مردها بهراحتی با ابراز احساسات شدید زنها معذب و آزرده خاطر میشوند. شکستن ناخن یا پاشنه کفش یا خردشدن شیشه عطر یا... هیچکدام دلیل نمیشود که بخواهید مقابل همسرتان شروع به گریه کنید. ابراز احساسات زیاد برای موضوعات کوچک شاید برای زنان امری عادی باشد اما مردها بیشتر آن را یک نمایش بیش از اندازه میدانند؛ سعی کنید در مورد چیزهایی که چندان مهم نیستند احساسات کمتری به خرج دهید؛ شاید لازم باشد وقتی اتفاق میافتد چند لحظه فکر کنید و ببینید آیا فردا یا هفته آینده هم به خاطراین موضوع ناراحت خواهید بود؛ اگر جواب شما نه است پس این موضوع ارزش فکرکردن و احساساتی شدن بیش از اندازه را ندارد.
محققان
علوم پزشکی می گویند تحقیقات نشان داده است که سرخ و کباب کردن گوشت قرمز به حدی
که سطح آن کمی بسوزد میتواند مواد شیمیایی سرطانزا تولید کند و در نتیجه خوردن
مقدار زیادی گوشت قرمز به خصوص اگر بیش از حد سرخ یا کباب شده باشد خطر سرطان
مثانه را افزایش میدهد.
این مطالعه نشان داد که احتمال ابتلا به سرطان مثانه در افرادی که گوشت قرمز به
شدت سرخ شده یا کباب شده، بخشی از رژیم غذایی آنها بود ۲ برابر کسانی است که گوشت
قرمز کم سرخ یا کباب شده، مصرف میکنند. ظاهرا در این مطالعه به اثر گوشت آبپز بر
سرطان مثانه اشارهای نشده است.
پژوهشگران دانشگاه تگزاس دریافتند که این خطر برای کسانی که گوشت قرمز کاملا سرخ
شده مانند استیک و گوشت خوک نمک سود (بیکن) مصرف میکنند، بیشتر است اما براساس
این مطالعه حتی گوشت مرغ و ماهی نیز وقتی سرخ شده باشد، احتمال ابتلا به سرطان را
به طول قابل توجهی بالا میبرد.
به نظر میرسید که بعضی افراد از لحاظ ژنتیکی بیشتر در برابر این نوع رژیم آسیب پذیرند.
در این مطالعه که طی ۱۲ سال انجام شد، محققان DNA کلیه شرکتکنندگان را تحلیل کردند و متوجه
شدند که داشتن ژنهای خاص خطر ابتلا به سرطان مثانه را در برخی افراد که زیاد گوشت
قرمز میخورند پنج برابر میکند. متخصصان سرطان میگویند که تحقیقات بیشتری برای
اطمینان از ارتباط مصرف مرتب گوشت قرمز با سرطان مثانه لازم است و این که آیا نحوه
پختن آن تاثیری دارد یا نه.
دکتر پاناگوئیتا میترو، از صندوق جهانی تحقیقات سرطان، گفت: وقتی همه شواهد درباره
مصرف گوشت و سرطان را بررسی کردیم حاکی از افزایش سرطان مثانه به دلیل مصرف گوشت
قرمز نبود اما در این زمینه که گوشت قرمز یا گوشت پردازش شده خطر سرطان روده را
افزایش میدهد شواهد قانع کنندهای وجود دارد. به همین دلیل است که توصیه میکنیم
مردم مصرف گوشت قرمز را به ۵۰۰ گرم ـ وزن گوشت پخته شده در هفته محدود کنند یا به
کلی از خوردن گوشت سرخ کرده پرهیز کنند.
گفتنی است، حدود پنج هزار نفر هر سال در اثر این سرطان میمیرند و تقریبا ۹۰ درصد
موارد مرگ در افراد بالای ۶۵ سال است.